سفر نامه وان – آقای حامد پیرو – ۱۸ تا ۲۳ مرداد ۱۳۹۴

سفر نامه وان – آقای حامد پیرو

با سلام خدمت آقای ضربی گرامی و دوستان عزیز مسافر وان

از اونجایی که برای سفر به وان خیلی از اطلاعات این سایت وتجربیات آقای ضربی و سایر دوستان عزیز استفاده نموده ام  وظیفه خودم میدونم که اطلاعات و تجربیات هر چند ناقص خودم رو برای شما عزیزان به رشته تحریر در بیاورم .

بر طبق عادت از یک ماه قبل از هر مسافرتم در اینترنت شروع به جستجو و کسب اطلاعات کردم و ابتدا رزرو هتل رو در اهم  اولویتم قرار میدم .

که در مرحله اول هتل زمرد خوی برای اقامت یک شب و سپس هتل رویال برک وان برای چهار شب رو رزرو کردم . تاریخ سفر رو هم از ۱۸ تا ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ در نظر گرفتم.

من از شهر فومن واقع در استان گیلان و از مسیر آستارا – اردبیل – تبریز- خوی به سمت مرز رازی همراه با همسر و دخترم و همچنین یکی از دوستان و همسر ایشون به این سفر رهسپار شدیم .

که با اتومبیل شخصی تا پارکینگ مرز رازی و از آنجا طبق راهنمایی سایت با دلموش به وان عزیمت کنیم.

سفر نامه وان – آقای حامد پیرو

تا مرز رازی که مشکلی نیست و مسافتها و ساعات کاری مرز هم که تو سایت مشخص هستش .

فقط  چون تاریخ مسافرتمون  مقارن شده بود با شلوغ شدن مسیر مرز بازرگان و تیر اندازی به اتوبوس حامل مسافران ایرانی همسفرانم  نگران شده بودند

که من با بیان اینکه مرز رازی امن است و خطری ما رو تهدید نمیکنه راضیشون کردم که تو این سفر با ما همراه بشن.

مسیر خوی به مرز رازی - سفر نامه وان - آقای حامد پیرو

یک مزرعه آفتابگردان نزدیک شهر خوی

پس از رسیدن به خوی واستراحت در هتل صبح روز بعد به سمت مرز رازی حرکت کردیم.

اتومبیل رو در پارکینگ گذاشته وبه سمت ورودی مرز رهسپار شدیم که در این موقع افرادی ابتدا برای فروش ارز و سپس برای سوار شدن به دلموش های این ور مرز اصرار زیادی به ما کردند وحتی عنوان نمودند که در اون ور مرز وسیله نقلیه ای پیدا نمیکنید و سرگردان میمانید .

من هم ضمن تشکر از حسن نیت نداشته شان خیلی محترمانه ردشان کردم و دنبال روند خروج از مرز را پیگیر شدم .

قبل از هر چیز با اینکه قبلا هم توصیه شده که از دستشویی مرز خودمون استفاده بشه منم دوباره تاکید دارم حتمااین کار روبکنید

چون اون ور تا شهر وان تا اونجایی که من دیدم خبری ازش نیست!! از ما گفتن بود.

قبلا هزینه خروج از مرز و شهرداری قطور رو واریز کرده بودیم و با وجود خلوتی مرز حدود نیم ساعت طول کشید تا از مرز رد شویم و وارد خاک ترکیه بشیم .

اون طرف هم دلموش ها به نوبت و فراوان موجود بودند و با هزینه ۲۰ لیر وحدود ۱۵ دقیقه معطلی با تکمیل شدن ظرفیت دلموش به سمت وان حرکت کردیم.

در بین راه نرسیده به وان دریاچه کوچک و زیبای ارچک گولو را دیدیم ( عکس زیر )

مسیر مرز رازی به وان - سفر نامه وان - آقای حامد پیرو

 

پس از حدود یک ساعت و ده دقیقه به وان رسیدیم و به هتل سه ستاره تاپ رویال برک رفتیم هتلی تمیز و خوب و با پرسنلی مودب و رسپشنی دوست داشتنی همراه با صبحانه ای نسبتا مناسب و نزدیک به فروشگاهها و برندهای معروف ترک در خیابان جمهوریت روبروی شهرداری وان البته داخل کوچه ای هشت متری .

حدود نیم ساعت در لابی هتل منتظر شدیم تا اتاقهایمان را تحویل دادند برای خانواده من یک اتاق ۳ تخته با نفری ۷۰ لیر برای هر شب که اتاقی دلباز با فضایی مناسب و پنجرهایی رو به بیرون هتل داشت

و با وجود یه مقدار گران بودنش بنظر من میارزید. پس از مستقر شدن در هتل چون موقع ناهار بود به خیابان ماراش یا همون کاظم کارابکیر به رستوران امام اوغلو رفتیم

ومن یک کباب میکس دو نفره برای خانواده  سه نفره خودم سفارش دادم به قیمت ۵۴۰۰۰ تومان

که شامل کباب چنجه و جوجه و کوبیده و بادمجون کبابی به همراه بلغور پخته (برنج ترکها) و دو تا لا محجون کوچولو هم در کنارش اشانتیون گذاشته بودند به همراه بقیه مخلفات که  جاتون خالی صرف کردیم.

کباب های ترکیه - سفر نامه وان - آقای حامد پیرو

بعد از صرف ناهار به سمت اولین فروشگاهی که تو مسیرمون بود حرکت کردیم و وارد فروشگاه Viar شدیم

که با وجود ارزونی اجناسش بنظرم کیفیت خوبی نداشت و خرید زیادی از اونجا نداشتیم.

سپس به سایر فروشگاهها رفتیم که در کل حاصل تلاش این چند روز رو بطور خلاصه خدمتتون عرض میکنم .

دو برند Defacto و LCWAikiki بیشترین خریدامونو از این دو برند داشتیم چون هم قیمت مناسب بود هم کیفیت اجناسش به نسبت خوب بودند.

از برند Mavi  هم چند تکه لباس جین و تی شرت خریدیم ولی بنظرم به صرفه نبود و فقط داشت پول برندشو میگرفت.

تو فروشگاه YKM  هم اگه حوصله کنید و خوب بگردید هم اجناس خوب و با کیفیتی داره و هم قیمتهای تخفیف دار مناسب رو میتونید پیدا کنید

(اینجا یه کت و شلوار ترک بود ۹۰۰۰۰۰ تومان  با تخفیف خریدم ۳۵۰۰۰۰ تومان

همون کت و شلوار با همون رنگ و جنس البته با یه مارک ایتالیایی تو لاله پارک تبریز ۱۶۸۵۰۰۰ تومان بود)

برندKoton  هم از برندهای با کیفیت و با قیمت مناسب هست که از این فروشگاه هم خریدهای خوبی میتوان کرد.

تو RodiPark  و VanPark هم که تقریبا مشابه همدیگه بودن

میشد اجناس خوب و البته دم دستی مثل تی شرت و لباس منزل و کار و چیزای دیگه پیدا کرد .

که از اونجا هم یکسری خرید معمولی داشتیم. 

تو دفاکتو و ال سی و کوتون کفشهای مردونه خوبی بود که تو لاله پارک قیمتشون از دو برابر بیشتر بود

بهتون توصیه میکنم اگه اینجاها کفش خوب گیر آوردین حتما بگیرین من خودم کم گرفتم پشیمونم.

برند FLO  هم یه سری زدیم و دو سه تا کیف گرفتیم ولی کفشهاش گرون بودن واز طرفی مدلشون چنگی به دل نمیزد.

برای لباسهای مجلسی زنانه همانطور که یکی از دوستان در سفرنامه خودشون فرموده بودند

فروشگاه بروچ تو خیابان مارش یکی از این فروشگاههاست  که البته شاید تو محلهای دیگه هم باشه که من ندیدم .

و اگه زیاد مشکل پسند نباشید میتونید مثل ما چند تکه لباس هم از اینجا بخرید.

فروشگاهها و برند های دیگر رو هم  دیدیم ولی بنظرم قیمتها و تخفیفهاشون منطقی نبود و بهتره برای اینکه وقت با ارزشتونو تلف نکنید

به همین برندهای معروف مراجعه کنید و مطمئن باشید که جوابگوی خواسته هاتون هستش.

خیابان های وان - سفر نامه وان - آقای حامد پیرو

سفر نامه وان – آقای حامد پیرو

 

معابر وان

دو نمای مختلف از خیابان کاظم کارابکیر

خیابان جمهوریت وان - سفر نامه وان - آقای حامد پیرو

خیابان جمهوریت ( نزدیک چهارراه سویدان  )

میدان بش یول وان

سفر نامه وان – آقای حامد پیرو – میدان بش یول

یر آلتی چارشی سی وان

فروشگاه های زیر میدان بش یول

مسجد وان

مسجدی در شهر وان

بیشتر غذاها و خوراکی های شهر وان با ذائقه ما ایرانیها همخوانی دارد ( ولی خوراکهای خودمون یه چیز دیگست).

اسکندر کباب – آدنا کباب – دنر مرغ – دنر گوشت- لامحجون – پیده و یکسری از غذاهای دیگه رو هم در شهر وان امتحان کردیم  .

یک شب هم به برگر کینگز رفتیم و همبرگرش رو تست کردیم از مک دونالد یه کمی بهتر بود ولی بازم به پای همبرگر مخصوص خودمون نمیرسید ولی خب ارزش یکبار امتحان کردن رو داشت.

در کل هم من هم خانمم از کافه ها و کافی شاپ های وان بیشتر از غذاخوریهاش خوشمون اومد

مخصوصا روبروی برگر کینگز یک کافی شاپ از کافی شاپهای elif بود که باقلوا با لیموناد های فوق العاده ای داشت .

خیابان کاظم کارا بگیر وان

اوضاع شهر در بازه زمانی که ما رفتیم تا حدود زیادی امنیتی بود

و سر چهار راه اصلی شهر از روز ورودمون مامورین پلیس مسلح و بصورت آماده باش بودند

و ماشینهای مشکی رنگ و ماشینهای آب پاش ضد شورش در سر چهار راه مستقر بودند.

در روز سه شنبه ۲۰ مرداد ۹۴ ساعت حدود ۶ عصر برای چنچ مقداری دلار به صرافی روبروی ال سی وایکیکی در خیابان جمهوریت رفتم

که ظاهرا صرافی با انصافی هست و از بقیه صرافی ها چند لیر اضافه تر میده.

پس از چنچ پول به خیابان آمدم و مشاهده کردم اتومبیلهای ضد شورش سیاه رنگ

و ماشینهای پلیس آژیر کشان به سمت چهار راه سویدان در حرکتند

و مردم هم با تعجب از تو خیابون و بالکنها اونها رو نگاه میکردند من بعد از رسیدن به هتل جویای این ماجرا شدم

که کارمند هتل گفت متینگ پ. ک. ک هستش و پلیسها برای سرکوب آمده اند

که کلا به نیم ساعت نکشید و اوضاع شهر دوباره آرام شد خلاصه تو این سفر بجز خرید یه هیجانی هم داشتیم !!!

فعالیت پ ک ک در وان

روز سه شنبه ۲۰ مرداد ۹۴ تقاطع جمهوریت به مارش شلوغ شده بود که میگفتن متینگ پ . ک . ک هستش

و اتومبیلهای پلیس داشتند آژیر کشون به محل شلوغی گسیل میشدند اون ماشین که  ۱۵۵ روش نوشته پلیسه.

اگه دقت کنین مردم هم از بالکنها نگاه میکنند .

بعد از دو روز خرید و گشت وگذار در خیابانهای مارش و جمهوریت و کوچه پس کوچه های آنها

روز سوم یعنی روز چهارشنبه با یک تاکسی ترک که  صبح روز قبل باهاش آشنا شده بودیم بنام آقا شاهین و فارسی رو هم خوب صحبت میکرد قرار گذاشتیم 

با ۱۲۰ لیر ما رو تا اسکله گواش – آکدامار  ببره و برگردونه .

البته با دلموش کمتر تموم میشد ولی حساب کردم با پرداخت چند لیر اضافه تر راحتی بیشتری رو خواهیم داشت .

صبح چهارشنبه پس از صرف صبحانه با تاکسی آقا شاهین به سمت اسکله گواش راه افتادیم

که قبل از رفتن به سمت اسکله آقا شاهین برای اینکه شارژر موبایلشو برداره از ما اجازه گرفت

و رفت به سمت خونه خودش که یه خونه اطراف شهر حیاط دار بود .

درخت زرد آلوی جالبی تو حیاطش داشت که از اون برامون زرد آلو چید و شست و برامون آورد

که از زردآلوهای محلیش بخوریم در کل مردم شهر وان مردمی ساده و دوست داشتنی و مهربون هستند

و به مسافرا و توریستها خیلی احترام میذارند .

پس از خوردن زرد آلوهای محلی که کوچک هم بودن به سمت اسکله گواش رهسپار شدیم.

تو راه آقا شاهین در رابطه با علت نامگذاری کلیسای آختامار ازم پرسید

که من هم جریان شاهزاده خانم تامارا رو براش گفتم

که دو حس تعجب و خوشحالی رو بعد از گفتن داستان تو صورت راننده مون آقا شاهین دیدم .

البته مثل اینکه بنده خدا انتظار نداشت من داستانشو بدونم

و خودش میخواست مثل یه تور لیدر برای ما داستان رو تعریف کنه.

در مسیر اسکله گواش مکانهایی رو بصورت پلاژ و تفرج گاه و اسکله و … دیدم

که بصورت خیلی مختصر و مفید داشتند از دریاچه  وان استفاده تفریحی میکردند

  که اگه متولیان و مسئولین شهر وان توجه بیشتری نسبت به توسعه  صنعت توریسم در منطقه داشته باشند

جای کار بصورت بالقوه در این منطقه بسیار زیاده  ومیتوانند به جنبه توریستی و تفریحی شهر وان رنگ ولعاب تازه ای بدهند

و از حالت فقط خرید فروشگاهی این شهر تقریبا مرزی را نجات دهند

که با وجود رفع تحریمها و ورود برندهای معتبر با قیمتهای مناسب به ایران باید در آینده نزدیک

مسئولین وان به فکر این مهم باشند.(اینم نکته تجربی سفر که راهکار میدیم به مسئولین اونجا)

مسیر رو اگه اشتباه نکنم حدود ۶۰ کیلومتر بود که پس از رسیدن به اسکله گواش – آکدامار بعد از ۱۰ دقیقه سوار کشتی های مسافری کوچک شدیم

وبا نفری ده لیر به سمت جزیره حرکت کردیم .

با دیدن آب زلال دریاچه وان یاد دریاچه ارومیه خودمون افتادم که داره به شوره زار تبدیل میشه  و با خودم گفتم واقعا چرا باید اینطوری باشه.

اسکله وان

کلیسای آکدامار وان

پس از رسیدن به جزیره و بازدید از کلیسای آنجا و دیدن اطراف جزیره

و نوشیدن یک فنجان چای تازه دم در قهوه خانه جزیره و لذت بردن از سکوت و آرامش اونجا و دریاچه زیبای وان

با یک کشتی کوچک مسافری دیگر به اسکله گواش برگشتیم

و از آنجا با آقا شاهین به سمت شهر وان عزیمت کردیم.

نوشیدن چای در جزیره آکدامار

کافی شاپ جزیره آختامار

کافی شاپ جزیره

نزدیک شهر وان برای اینکه وقت بیشتری رو برای خودمون بخریم

با بچه ها قرار گذاشتیم که آقا شاهین ما رو در محل شعبه کارفورسا پیاده کنه

و یه چرخی هم در کارفور و سپس میگروس وان بزنیم و بعد برای صرف ناهار تصمیم بگیریم

که همین کار رو هم کردیم داخل فروشگاه شدیم چیز زیاد جالبی نبود و مثل یک سوپر مارکت معمولی بزرگ بود

که اصلا قابل قیاس با کارفور دبی یا همین هایپر مارکت تهران خودمون نبود .

فروشگاه میگروس هم مثل همین بود و چیزی نظرمان رو جلب نکرد وسریع بیرون اومدیم

ویه چند دقیقه ای رو در جلوی یک محوطه فضای سبزی که روبروی کارفور بود به استراحت پرداختیم.

پارک روبروی کارفورسا در وان

پارک روبروی کارفورسا

بعد از دقایقی استراحت در پارک با یه دلموش به سمت چهارراه سویدان رفتیم

و نزدیک رستوران امام اوغلو برای صرف ناهار پیاده شدیم .

ناهار هم چند نوع کباب با برنج ترک خوردیم و سپس برای استراحت به هتل برگشتیم .

شب به یک دیسکوی ایرانی در هتل آولون آلتس رفتیم ورودی برای هر نفر ۱۰ لیر بود.

چیز خاص و تاپی نبود و چنگی به دل نمیزد و از این لحاظ شهر وان اصلا پیشرفتی نداشته

که اگه بخوان شهرشون جاذبه های بیشتری برای توریستها داشته باشه باید به فکرش باشند.

چون اکثرا ساعت ۵/۹ وحداکثر تا ۱۰ شب اکثر مغازه ها بسته میشن و مسافرها چاره ای جز برگشت به هتل ندارند.

نمای هتل الیت ورلد وان

نمای هتل الیت ورلد از بالکن طبقه آخر هتل آولون آلتس

روز پنجشبه هم به خرید های باقیمانده و خوردن خوراکیهای جدید گذشت

تا شب که برای صرف شام به کافی شاپ رستوران سیمیت سرای تو خیابان جمهوریت رفتیم .

جای جالبی بود و به صورت سلف سرویس غذامون رو سفارش  دادیم

حساب کردیم ورفتیم طبقه بالا تا غذا رو میل کنیم.

همه چیز بصورت مختصر و مفید داشتند از بستنی و آبمیوه و انواع شیرینی

تا  همبرگر با سیب زمینی سرخ کرده و هات داگ و نوشابه و چایی و …

بنظرم جای جالبی بود وفضای بالا وبالکنش برای صرف غذا مکان دلپذیری رو داشت و رو به خیابان جموریت بود.

سیمیت سرای وان - سفر نامه وان - آقای حامد پیرو

سفر نامه وان – آقای حامد پیرو

روز آخر یعنی جمعه هم بعد از صرف صبحانه با اینکه قرار خرید نبود بازم رفتیم برای خرید و حدود نیم ساعت بعد به هتل برگشتیم

و از متصدی پذیرش آقا صفر خواستیم که جهت رفتن به مرز رازی برامون ماشین بگیره

که شکر خدا بعد از ۱۵ دقیقه دلموش رسید و مسافرهاش هم تقریبا تکمیل بود و به سمت رازی حرکت کردیم .

شنیده بودم روز سه شنبه با شلوغ شدن شهر وان  تومرز بازرگان سمت ترکیه دوباره یک کامیون رو آتش زدن و مرز بازرگان تا اطلاع بعدی بسته شده

برای اینکه همسفرام نترسند از این موضوع چیزی بهشون نگفتم

و از خدا میخواستم که اتفاق بدی برامون نیفته و به سلامتی مرز رو رد کنیم.

تو مسیر برگشت هم دو تا خودرو مشکی ضد شورش را دیدم که به سمت وان در حرکت بودند

جاده خلوت و خوب بود و خدا رو شکر بدون هیچ مشکلی به سلامت رسیدیم

وحدود نیم ساعت طول کشید تا تشریفات خروج از ترکیه و ورود به خاک عزیزمان رو طی کنیم.

خوشبختانه چون خانواده بودیم ارزیاب محترم بدون بازرسی خاصی اجازه عبورمان را داد .

پس از این مرحله وارد پارکینگ شده و پس از جابجایی چمدانها و پرداخت هزینه پارکینگ (روزی پنج هزار تومان) به سمت تبریز حرکت کردیم .

از شما چه پنهان ما بر و بچ شمال باید حداقل یک وعده پلو در روز بخوریم

بخاطر همین موضوع غذاهای وان با اون برنج های بلغوریشون زیاد به ما نچسبیده بود

و پس از رسیدن به خوی برای صرف ناهار به رستوران تک ستاره خوی روبروی هتل ثمین رفتیم

و جای شما خالی ناهار بسیار خوب و با کیفیتی رو در آنجا صرف کردیم.

پس از رسیدن به تبریز شب منزل یکی از دوستان که از قبل برنامه ریزی کرده بود میهمان بودیم

که پس از صرف شام که کباب کوبیده و قیمه با برنج ومخلفات دیگر بود

و خوردن یک چای دبش درست شده در یک سماور ذغالی تو حیاط منزل .

به پیشنهاد میزبانمان برای گشت و گذار به پارک ایل گلی (شاه گلی) رفتیم .

فردا صبح هم قبل از عزیمت به سمت شمال ابتدا یک سر به لاله پارک تبریز برای مقایسه قیمت اجناس زدم

و به جرات میتوانم بگویم که اکثر قیمتها دو برابر قیمت وان بودند

با همون مارک و همون جنسهایی که خریده بودیم مقایسه انجام شد

و با وجود اینکه فصل حراج و تخفیفهای آنچنانی در وان نبود ما باز هم از خرید و مسافرتمان لذت بردیم .

دوستان عزیز این اولین بار بود که سفرنامه ای رو به صورت مختصر و شاید مفید و کاملا آماتور به رشته تحریر در میآوردم .

امیدوارم کمبود های موجود در این سفر نامه را در هر قسمتش به بزرگی و صفایتان ببخشید .

پاینده باشید و سرفراز .        حامد پیرو   –  دهم شهریور هزار و سیصد و نود و چهار  

آدانا کبابی ترکیه

سفر نامه وان – آقای حامد پیرو

خوراک گوشت در ترکیه

سفر نامه وان – آقای حامد پیرو

رمپ عبور معلولین در ترکیه

این رمپ ها در اکثر جاها بودند.

تو پیاده رو تو هتل و تو فروشگاهها و برای اشخاصی که از ویلچراستفاده میکنند

شهر وان براشون میتونه شهر راحتی باشه

کانال تلگرام راهنمای سفر های زمینی به ترکیه

خرید جهیزیه از وان

24 دیدگاه دربارهٔ «سفر نامه وان – آقای حامد پیرو – ۱۸ تا ۲۳ مرداد ۱۳۹۴;

  1. سلام 

    ممنون بابت اطلاعات خوبی که گذاشتید من چندتا سوال دارم من اصفهان هستم اگر بخوام برم وان البته بدون ماشین با قطار یا اتوبوس باید چطوری اقدام کنم؟

    شما تجربه این سفر را داشتید اگر ممکنه منو راهنمایی کنید ………..

  2. حامد جان ازسفرنامه ات لذت بردم .هوس کردم باز به وان بروم هرچند چند روز قبل از رفتنت آنجا بودم.بشوررررررررررررررر

  3. با سلام با تشکر از همه شما سفرنامه های خوبی بود ولی اگر امکان دارد کلیه مخارجشان را بنویسند.

    ضمنا ما 10 نفرهستیم که میخواهیم نوروزقسمت باشد بروبیم استانبول و چند شهر نزدیک به هم می شود راهنمایی های لازم را بفرمائید با تشکرسواده 

  4. طعم همبرگر برگر کینگز به پای همبرگرای خودمون نمیرسه؟ ؟ به نظر من

    حتی همبرگر خونگی خودمون هم به خوشمزگی برگر کینگز یا مک دونالد نیست

      1. با سلام و تشکر از خانم فرنوش گرامی بابت وقت گذاشتن برای خواندن سفرنامه به نظر من طعم و مزه غذاها یک مورد کاملا شخصی و به ذائقه انسانها مربوطه مثل همین مورد که برای من معمولی و برای شما فوق العاده هست . ولی در کل منم با نظر آقای ضربی موافقم البته نشاط میدان توحید بیست سال پیش که مغازه کوچکتری بود و این همه دم و دستگاه نداشت کیفیت غذاهاش خیلی خیلی بهتر بود.

        1. البته نظر شما درسته. ذائقه متفاوته.

          من نشاط رو فقط کباب ترکیش را خوردم که اونم بنظرم حق با آقای پیروئه. من بیست سال پیش که نه ولی حدود 10 سال پیش اونجا  خوردم ولی الان دیگه اون کیفیت رو نداره 

  5. با سلام با تشکر از جوابتان اگر ممکه بگید مشکل زبان را چگونه میشود حل کرد آیا کسی هست که بتواند در طول سفر یک هزینه ای بگیرد و راهنمایی کند

    1. میتوانید یک کتاب راهنما در سفر همراه داشته باشید . اما در سفر های ترکیه بخصوص شهر وان اینقدر هموطن دور و برتان هست که بسادگی میتوانید از آنها بخواهید کمکتان کنند . مضاف بر این ، در شهرهای شرق ترکیه بخاطر تعداد بالای مسافران ایرانی ، بسیاری از اهالی آن شهر ها هم با زبان فارسی نا آشنا نیستند

    1. با سلام خدمت شما مونا خانم گرامی . ببخشید که دارم دیر جوابتون رو میدم چون یه چند روزی سایت بالا نمی اومد و نمیدونم چرا. شماره تلفن آقای شاهین   05304641665   میباشد. موفق باشید.

  6. سلام وتشکرفراوان ازاطلاعات مفیدتان.اگرازترکیه طلا بخریم امکان آوردنش به کشورامکان پذیرهست .باتشکر

     

  7. باسلام وخسته نباشید خدمت آقای ضربی ممنونم از سایت مفیدتون…آقای ضربی بنده دریکی از شهرستاتهای ارومیه یک مغازه کوچیک پوشاک زنانه و بچه گانه راانداختم میخوام برم وان خرید کنم اونهم کم در حدی که هزینه گمرگ نداشته باشه به نظرتون چه وقتی برم قیمتهارو آف میزنن وبرای من به صرفه س؟؟؟ممنون میشم جوابم را بدهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *