سفرنامه مصور آقای عارف به وان – ۱۶ خرداد ۱۳۹۵

سفرنامه مصور آقای عارف به وان

با سلام..

روز یکشنبه ۱۶خرداد ۹۵ساعت ۵ صبح از تبریز که شب قبل در منزل یکی از اقوام بودیم به سمت مرز رازی من همسرم دو دخترم و دو نفر از همراهانم راه افتادیم

بعد از گذشتن از مرند و خوی افتادیم تو جاده قطور جاده نسبت به پارسال عالی بود اسفالت کامل شده بود و مناظر زیبایی که داشت لذتش رو کامل کرده بود…

۸٫۵ صبح رسیدیم مرز ماشین رو پارکینگ گذاشتیم و تا جمع و جور کنیم ساعت ۹٫۵ بود از کانکس تو ۱۰ دقیقه رد شدیم

البته پاس من گوشه اون پاره شده بود مامور ایرانی گیر داد ولی به خیر گذشت .

بعد از بازدید هنگ مرز دو طرف وارد خاک ترکیه شدیم و سوار ون …

البته با توجه به تجربم دختر بزرگم رو پای من و دختر کوچکترم رو پای همسرم نشستن تا حدود ۱۰۰ هزار تومن تو رفت برگشت جلو بیوفتیم….

سفرنامه مصور آقای عارف به وان

پس از راه افتادن جاده خراب بود و داشتن بازسازی میکردن

از چند روستا که اکثرا با انرژی خورشیدی استفاده میکردن رو دیدیم

و دریاچه که خط ریل راه اهن به صورت قشنگی از کنارش رد میشد رو دیدیم.

بعد از ۱٫۲۰ دقیقه به شهر وان رسیدیم دلموش ما رو هتل چالدران پیاده کرد

و من و  دوستم با هتل چالدران و فواد سری زدیم

چالدران شبی ۳۵ لیر و فواد ۴۲لیر نفری میخواست

خلاصه با چونه زدن ومقایسه هتل ها هتل یاقوت رو انتخاب کردیم

با شبی ۳۷٫۵لیر باصبحانه عالی که بچه ها رو جزو نفرات حساب نکرد وجمعا ۴ نفر رو حساب کرد..

بعد از مستقر شدن ی نهار کباب مرغ با ی دوغ گرفتیم که با دوغ ۵ لیر باهامون حساب کرد.

بعد از خوردن نهار به سمت ایستگاه اسکله که تو ضلع تقریبا غربی خیابون میدون بش یول بود

راه افتادیم اونجا ایستگاهی بود که به همه جای وان دولموشها میرفتن..

ما هم سوار شدیم و با دادن نفری ۷ لیر تا اسکله ۲۰ دقیقه ای طول کشید

تا برسیم اونجا هم ۱۰ لیر از ما گرفتن و با کشتی ۴۵ دقیقه طول کشید تا به جزیره برسیم

داخل جزیره هم با چونه نفری ۷ لیر ازمون گرفتن و وارد جزیره شدیم

اولش گفتیم پول زور بوده ولی بعد از دیدن مناظر زیباش ساحلش و کلیسای معروفش پشیمون شدیم.

جزیره رو گشتیم از کلیسا دیدن کردیم کلی عکس گرفتیم

و کنار ساحل نشستیم اواز خوندیم هوا خنک بود و نم نم بارون هم میومد

که با پیدا کردن دو تا توپ تو دریا برامون جالب تر شد…

حدود ۷٫۵ بود با کشتی دوباره به اسکله برگشتیم با دولموش با ۷ لیر میدونه بش یول پیاده شدیم

یکم میوه و شیر و ماست خریدیم و به هتل رفتیم اینقدر  که خسته بودیم ساعت ۸٫۵ خوابیدیم تا ۷ .۵ صبح …

سفرنامه مصور آقای عارف به وان

بعد از خوردن صبحانه ساعت ۹ راهی خیابونها و مغازها شدیم

که البته با توصیه من کسی خرید نکرد و فقط قیمت میکردیم و میچرخیدیم.

تا که رسیدیم به پاساژی که تازه تو انتهای خیابون جمهوریت زده بودن رسیدیم

باور کنید ارزش پیاده روی رو داشت پاساژ پر بود از برند های مختلف با مساحت های بزرگ و اجناس کامل

کفشهای اسپرت و لباسهای برند ورزشیش با تهران تقریبا یکی بود

ولی لباسهای بیرونی و معمولیشون قیمت عالی بود نصف کرج .

بعد از بازدید به زیر زمین پاساژ که مارکت مجهزی بود رفتیم همه چیز بود

مثلا اب ۴لیتری رو به قیمت ۱٫۷۵ لیر میفروختن…

خلاصه با توجه به اینکه خودم اهل شکم هستم کلی شکلات و خوردنی و اسپری و غیره گرفتم

که ۴۵۰ لیر شد ..

بعد از خرید به سمت هتل پیاده راه افتادیم از مغازهای کنار خیابون

که خشکبارهای خوب و به قیمت مناسب داشتن رو دیدیم

که بعد هم یادمون رفت بخریم تو راه ماشینهای ضد شورش دیده می شد ولی شهر کاملا امن بود .

ساعت ۵ رسیدیم هتل باز ساندویچ تند مرغ با نوشابه که ۶ لیر بود خوردیم

و تاساعت ۷ استراحت کردیم ساعت ۷ زدیم بیرون و دوباره مغازها رو گشتیم .

ال سی واکیکی….ویار ..دفکتو …وغیره که قیمتها تو ال سی واکیکی مناسب تر از همشون بود.

تا به خودمون بجنبیم ساعت ۱۰ شد و همه شروع به تعطیل کردن کردن و دوره گردها ..

و دستفروشها که بلال اب پز و بستنی سنتی فروشها و چایی فروشها که یا سماور زغالی درست میشد شهر رو با نشاط کرده بود رو دیدیم …

البته جاتون خالی بلال اب پز و بستنی رو هم امتحان کردیم ..

که بستنی رو ۱٫۵و بلال رو هم ۱٫۵ خوردیم.

و راهی هتل شدیم قرار به اون شد فردا تا ظهر کل خریدها رو انجام بدیم تا ساعت ۱ خودمونو دیگه به مرز برسونیم…

خلاصه فرداش بعد از صبحانه و خرید از ال سی که همسر بانو انجام داد تقریبا ۵ دست ایشون ومجموع ۱۵ دست لباس دخترهام و مقداری هم سفرهام خرید کردن

چشتون روز بد نبینه به دلموش که نرسیدیم هیچ ی شبم اضافه موندیم خلاصه دوستانم و خانوادم بازم شروع به خرید کردن که کاملا راضی بودن و ناراضی از این که چرا پول کم اورده بودن …

خودم ی کتونی با دوتا شلوار لی و ۵ دست پیراهن وتیشرت گرفتم …

خریدهامون اینقدر زیاد بود که مجبور شدم ی کوله پشتی هم از اونجا بگیرم ..

نزدیکای اذان مغرب  بود رسیدیم هتل زیر هتل رستورانی بود که تو کوچه میزو صندلی چیده بود و سه نوع غذا رو با ۱۰ لیر میداد..

صف زیادی بود و همه منتظر اذان بودن واسه افطار …

ما هم سر میز نشستیم و شروع به غذا خوردن کردیم صاحب رستوران مهربان و مهمون نواز بود فهمید از ایران اومدیم گفت شما مهمان ما هستید واسه ما چایی و اب معدنی اورد ….

بارون شدیدی میومد که ما بعد از ی ساعت موندن تو اون رستوران و رفتن همسر و دختر بزرگم به هتل من و دختر کوچیکم و دوستانم رفتیم ی دوری تو خیابون بزنیم

که البته بارون قطع شده بود خیابونها تمیز و هوا عالی شده بود باز تو ال سی خرید کردیم اخرین پولهارو خرج کردیم …

جاذبه های توریستی شهر وان ترکیه

 

یه باقلوا فروشی بود که چهار تا  باقلوای کوچیک رو با چهار تا اب معدنی کوچیک بهمون ۱۰ لیر حساب کرد و جاتون خالی خوردیم.

اگه پاهامون درد نمیکرد باز پیاده روی میکردیم ..

خلاصه ۱۱شب برگشتیم هتل وبعد از استراحت صبح بعد از صبحانه از ایستگاهایی که قبلا گفتم به سمت قلعه وان

با نفری ۱٫۵ لیر راه افتادیم ۱۵دقیقه رسیدیم قلعه کنار پارک بود یکی از اهالی اونجا از تاریخ قلعه بهمون گفت و گفت که قبلا شهر وان در کنار قلعه قرار داشت ولی الان دیگه چیزی ازش نمونده…

خلاصه از قلعه پایین اومدیم و تو پارک کنار قلعه استراحت کردیم و پیاده تا کدی ایوی یا همون خانه گربه ها که در کنار نقره فروشی قرار داشت رفتیم

گربه هایی با چشمان زرد و آبی …و کاملا بیحال …که تو نازو نعمت زندگی میکردن رو دیدیم از نقره فروشی هم بازدیدی کردیم.

ساعت ۱۲شده بود با دلموش به هتل رفتیم تا ۱ اماده شدیم

و با تلفن رسپشن هتل یه دلموش در هتل اومد و ساعت ۲٫۵ مارو مرز رسوند

بعد از خروج چمدونها به زورتو صندوق ماشین جا شدن و ساعت ۴ بعدظهر بود به طرف کرج راه افتادیم….

چند نکته..

۱-حتما شب قبل از سفر کاملا استراحت کنید

2 – حتما حتما کفش کتونی راحتی بپوشید

3 – پاسپورتتون هیچ قلم خوردگی یا پارگی نداشته باشه

4 – تو شهر وان خوابتون رو طوری تنظیم کنید که صبح دیر پاشید مغازها ماه رمضون ۱۰ و روزای عادی ۹ باز میکن

5 – سعی نکنید جنسی واسه فروش ببرید با خانواده ارزششو نداره علاف بشید

6 – به مغارهای کوچه پس کوچه های شهر سر بزنید

پنیر و چیزای خوبی گیرتون میاد البته چونه زدن رو فراموش نکنید

7 – قول سوغاتی به کسی ندید که علاف میشید

8 – با خودتون دلار ببرید و تو بعضی فروشگاها هر ۱۰۰دلار رو ۱۰ لیر بیشتر از صرافی ها خورد میکنن

9 – احتیاجی به غذا بردن نیست اونجا غذا ارزون هست

10 – از پاساژ جدید وان دیدن کنید چون تو زمانتون صرفه جویی میشه

11 – هتل ها از بچه ها کرایه نمیگیرن حتی دلموش ها …

کانال تلگرام راهنمای سفر زمینی به ترکیه