از مشهد به ارزروم و ترابزون ، سفرنامه آقای سروش

 از مشهد به ارزروم و ترابزون

مبدا : مشهد                           مقصد: ترابزون

مقدمه :  مثل هرسال قصد سفر کرده بودیم داشتم توی اینترنت دنبال جاهای دیدنی ایران میگشتم. تقریبا هر سال برناممون این شده که یا از طرف شمال بریم شهرکرد یا اگه عجله داشته باشیم از سمت کویر(جندق)_(دامغان-اصفهان) میریم.

علت رفتنمون هم اینه که عیال بنده اهل اونجاست میریم اقوام رو ببینیم و از طبیعت زیبای چهارمحال وبختیاری لذت ببریم. ایندفعه هم چند جای دیدنی ایران رو مد نظر داشتیم که کاملا اتفاقی با سایت اقای ضربی اشنا شدیم. همون لحظه اول با خنده و شوخی گفتیم بریم ترکیه؟ بعد هم جواب خودمونو دادیم که: پاسپورت نداریم. بعد از چند روز زیرورو کردن سایت وسفر نامه ها به این نتیجه رسیدیم که ما هم می تونیم بریم با کمک  وراهنمایی اقای ضربی رفتیم دنبال مقدمات سفر:

۱-پاسپورت      دفتر پلیس+۱۰

۲-کاپوتاژ            از گمرک مشهد

۳-پلاک.کارت ماشین.گواهینامه     کانون اتومبیلرانی

تو همین روز هایی که من مشغول انجام کارهای ماشین بودم عیال هم به فکر توشه سفر بود انواع کنسروها : گوشت .مرغ .فسنجون.خوراک .حلیم بامجون. زحمتشو کشید و همه رو توی خونه اماده کرد.

از مشهد به ارزروم و ترابزون

اغاز سفر : پنج شنبه ۱۳۹۴/۴/۱۸ بود که شروع کردم به چیدن ماشین. تا حد امکان لوازم اضافی روکم کردم از اونجایی که سفر زیاد میریم بار بند هم روی ماشین دارم. ۲تا پتو  ۲ تا بالش  زیر انداز  چادر و پیک نیک و یه سبد ظرف و ظروف که تونستم یه پلوپز برقی کوچولو توش جا بدم ظهر رو خوابیدم تا بتونم شب رانندگی کنم.

ساعت هشت شب بود که به همراه پدر. همسر و پسر شش سالم از عوارضی مشهد -باغچه عبور کردیم. شامو سبزوار خوردیم وزدیم به جاده. نزدیک صبح بود که رسیدیم تهران چون هر سه نفرمون راننده بودیم یه سره رفتیم تا اخر شب رسیدیم بازرگان.

ساعت ۱۲ شب بود که با هم بحث میکردیم که شب از مرز رد بشیم یا نه؟

هتل در همون نزدیکی بود که اگه میخواستیم شبو تو بازرگان بخوابیم برامون حدود صد هزار تومن  به بالا هزینه داشت دو سه روز اخری که میخواستیم حرکت کنیم برای تهیه دلار با یه اشنا تماس میگرفتیم؟

میگفت قیمت دلار میاد پایین وما رو از خرید دلار منصرف کرد در نهایت لب مرز هر لیره ۱۲۳۵ تومان خریدیم  ۳هزار لیر  به عبارتی ۳۷۰۰۰۰۰ تومن  دلار هم بود ولی ۳۳۳۰ تومن در صورتی که روز قبل من قیمت ۳۲۹۰تومن رو گرفته بودم .در این مورد به پیشنهاد اقا رضا توجهی نکردیم ولیره خریدیم! البته بعدا که از صرافی های ترک قیمت گرفتیم .

هر لیره را ۱۶۰۰ تومن وهر دلار را ۲٫۷۵ لیر محاسبه میکردند.

( البته اگر این دوست عزیز به توصیه ی معروف این سایت عمل می کردند و دلار ۳۲۹۰ تومانی می خریدند و با خود می بردند با توجه به نرخ تبدیل ۲٫۷۵ که خودشون فرمودند هر لیره برایشان ۱۱۹۶ تومان تمام می شد . که با این روش ۹۳ لیره – حدود ۱۱۵ هزار تومان- به نفعشان بود. همچنین قبلا نیز گفته شده که تبدیل پول ایرانی به لیره در ترکیه بسیار به ضررتان است – رضا ضربی)

همانطور که اقا رضا گفته بود به پیشنهاد اقایان برای بردن سیگار و بنزین به ترکیه توجهی نکردیم. ولی گاز و بنزین ماشین رو پر کردم. فشار پمپ گاز بازرگان خیلی کم بود  ونصف همیشه گاز خورد ۲۵۰۰ تومن.

همون شب خسته وکوفته  از مرز رد شدیم. ۱۵ دقیقه بیشتر طول نکشید که عوارض رو پر داخت کردیم (۱۰۴ هزار تومن) بابت ۴ نفر و در قسمت ترک ۷۰ لیره بابت بیمه ۳ماهه پرداخت کردیم بدون هیچ مشکلی  از مرز رد شدیم وبه سمت دوغوبایزید حرکت کردیم وساعت رو ۱/۳۰ عقب کشیدیم. جاده ای خلوت وبسیار تاریک. بعد از حدود ۲۰ دقیقه به دوغوبایزید رسیدیم وبا استفاده از گوگل مپ مسیرمون رو به سمت (کاراکاس) اغری ادامه دادیم.

نزدیک ساعت ۱۲ به وقت ترکیه بود که حاشیه یه جاده فرعی خلوت شام خوردیم. تازه فهمیدیم که چقدر خسته ایم تصمیم گرفتیم همونجا چادر بزنیم وتا صبح استراحت کنیم!  هنوز چشمهامون گرم نشده بود که چند نفر با چوب وچماق اومدن روی سرمون. ترکی وانگلیسی بهمون فهموندن باید بریم؟ ولی تا خانومم از ماشین اومد پایین. لحن حرف زدنشون عوض شد. ظاهرا متوجه شدن مابرای اونا خطری نداریم وفقط میخواهیم استراحت کنیم.

هنوز هوا گرگ ومیش بود که راه افتادیم.

با محاسبات من گاز وبنزین ماشین مارو تا ترابزون مرسونه. فاصله ترابزون تا بازرگان ۶۱۲ کیلومتره. (ماشین من پرایده مدل ۸۹ وهر ۱۰۰ کیلومتر ۶٫۵ لیتر مصرفشه. پس با ۳۵ لیتر بنزین  ۵۰۰ کیلومتر میره، باقیشم با گاز میریم) اما شما در جریان باشید که نصف راه گردنه است. 

با توجه به اینا اولین پمپ بنزین برای اینکه آبی به دست وصورتمون بزنیم توقف کردیم. سرویس مرتب (ایرانی وفرنگی) حمام و سرویس برای معلولین و کنار پمپ فضای سبز برای نشستن زیر الاچیق و سماور زغالی کوچک برای استفاده کسانیکه از پمپ بنزین استفاده می کنند. ساعت ۶ صبح همه خواب بودن.ما هم یه ابی به سر و صورتمون زدیم و به سمت ارزروم حرکت کردیم.

داخل ارزروم برای خرید نان توقف کوتاهی داشتیم ولی موفق به پیدا کردن نانوایی نشدیم.

از یه مارکت شیر وشکلات صبحانه به قیمت ۱۰ لیر خریدیم. بعد از ارزروم برای صبحانه توقف کردیم. استراحتی کوتاه داشتیم وبه سمت شهر بعدی که بایبورت بود به راه افتادیم. به محض ورود به شهرپلیس برای سرعت زیاد متوقفمون کرد.

بسیار مودبانه وخوش برخورد روی کاغذ برام نوشت که سرعت مجاز ۶۵ کیلومتره وشما ۷۰ تا سرعت داشتید. با اجازه شما برگه جریمه به مبلغ ۱۴ لیر به من دادند. برگ جریمه تسلیمی در دو برگه بود. یکی رو به من دادن یکی روهم ازم امضا گرفتن. بعد هم با ایما واشاره بهم فهموند که لب مرز پرداخت میکنید!

(البته طی مکاتبه ای که من با این دوست گرامی داشتم عنوان کردند که این برگ جریمه پرداخت نشده. توجه داشته باشید که این مسئله بخاطر این بوده که بین صدور برگه جریمه و ثبت اون در سیستم ، زمانی طول میکشه و ایشون در فاصله همون زمان از مرز خارج شدن والا موقع خروج تا زمانیکه برگه جریمه پرداخت نشه اجازه خروج از ترکیه به خودرو داده نمیشه و مطمئنا دفعات بعدی مسافرت به ترکیه و با توجه به اینکه حتی با تعویض خودرو ، پلاک ترانزیت به اسم شخص باقی میمونه ، این برگ جریمه گریبانگیر خواهد شد.

نکته دوم اینکه جریمه های رانندگی در ترکیه بسیار سنگینه و همینطور که میبینید جریمه تنها ۵ کیلومتر سرعت بیشتر ، ۱۸۹ لیره ی ترک است . شاید مامور بخاطر اینکه درگیری لفظی با ایشون پیش نیاد گفته ۱۴ لیر. اما هیچ جای برگه جریمه عدد ۱۴ رو نمی بینید . بنا بر تجربه عرض میکنم در چنین مواردی سعی کنید به هر طریقی شده جلوی صدور برگ جریمه رو بگیرید که البته با توجه به تجربیاتی که رانندگان عزیز در ایران دارند، مطمئنم که بسادگی معنی عبارت – به هر طریقی – رو متوجه شدین!)

اینجا جا داره بگم در طول مسیری که داخل ترکیه اومده بودیم در جاده ها دوربینی به چشم نمی خورد. و خودروهایی که در حال تردد بودن بسیار کم وبا سرعتهای بسیار بالا درحال رفت وامد بودند.

جاده ها از اسفالت مناسبی برخور دار بودند وچیزی به نام سرعت گیر که ما در ایران فراوان میبینیم انجا به ندرت به چشم میخورد. بعد از ارزروم کم کم پوشش جنگلی چشم رو نوازش میکرد ونفس رو تازه!!! تا ترابزون که به اوج خودش رسید.

از مشهد به ارزروم و ترابزون

این مسیر مثل گردنه حیران.جنگل ابر. وجواهرده خودمان در ایران بود.با این تفاوت که از هوای گرم وشرجی خبری نیست؟ کنار جاده چشمه های فراوانی به چشم میخورد که با لوله به حوضچه کوچکی میریخت تا رهگذران استفاده کنند. از آنجایی که اب اشامیدنی درترکیه گران است  چندین بار دیدم که محلی ها با دبه و بیست لیتری از چشمه های کنار جاده برای اب شرب استفاده میکردند.

از مشهد به ارزروم و ترابزون

در مسیر مسجد های زیبا با معماری خاص به چشم میخورد ودر جاهایی که از شهر دورتر بود نمازخانه های کوچک با فرش. مهر . سجاده وکتابهای دعا وقران با دربهای همیشه باز برای استفاده عموم وجود داشت.

از بایبورت که رد شدیم انقدرمسیر زیبا و چشم نواز بود که بارها وبارها برای گرفتن عکس و هوا خوری توقف کردیم.

واقعا جای همتون خالی هر جا وایستادیم دیگه دلمون نمی خواست راه بافتیم(شاید هم ما زیادی به طبیعت علاقه داریم)   حدود ساعت ۱۲ به ترابزون رسیدیم.

از مشهد به ارزروم و ترابزون

به دنبال هتل! زبان انگلیسی در ترکیه به هیچ عنوان کارایی ندارد ولی بااطلاعاتی که از سایت داشتیم به مر کز شهر رفتیم وهتلهایی با قیمت ۱۲۰ الی ۳۰۰ لیر برای اطاق دو نفره پیدا کردیم. کمی دور تر از مرکز شهر (۴ کیلومتر)خیابان کنار ترمینال که به ان اتوگار می گفتند هتلی پیدا کردیم به نام (الییازیز) یک اطاق یک تخته و یک اطاق دو تخته را جمعا به مبلغ ۱۲۰لیره کرایه کردیم.

آب سرد کن، آبجوش،چای،حمام،سشوار واینترنت رایگان! در صورت تمایل هر روز صبح لباسهایتان را شسته ومبلغ ۵ لیر دریافت میشد. اتو داخل راهرو بود واستفاده ازان رایگان بود.

پیشنهاد میکنم کسانیکه مثل ما زبان ترکی بلد نیستند حتما یک نرم افزارترجمه زبان همراه داشته باشند.بسیارمفید است!

با پلو پزی که همراهمان بود وکنسرو گوشت ظرف نیم ساعت چلوگوشت عیال اماده شد. خوردیم وتا ساعت ۶  خوابیدم؟؟ اسم مرکز خرید  (فروم) رو قبلا از اینترنت گرفته بودم بزرگترین مرکز خرید منطقه کارادنیز. روی گوگل مپ پیداش کردیم و به سمت اون حرکت کردیم از مرکز شهر ۵ دقیقه فاصله داشت. مرکز خرید عالی ! انواع برندهای معروف در این مرکز موجود بود.

قیمتها به خاطر عید فطر پائین امده بود وتخفیف  ۱۰ الی۴۰ درصدی داشتند. بعد از گشت و گذاری توی بازار به ساحل رفتیم و یک ساعتی قدم زدیم واز هوای بهاری کنار دریای سیاه لذت بردیم. به میدان پارک در مرکز شهر برگشتیم وکباب ترکی ترابزون روامتحان کردیم.!!!نفری ۱۳لیر به همراه ساندویچ ۷لیری برای بچه.

هم قیمتش مناسب بود وهم مزه اش  باکباب های ایران فرق میکرد. روز بعد با اینکه یکشنبه بود به میدان پارک رفتیم تمام خیابانهای اطراف این میدان از فروشگاه های مختلف از جمله کیف و کفش و لباس و لوازم برقی منزل و صرافی وغیره تشکیل شده بود.

خانوم خریداشو که مد نظرش بود ازتوی فروشگاه کوتون پیدا کرد

همین طورکه خانوم دنبال خرید بود منو اقا جون با پرس وجو فهمیدیم در نزدیکی(۴۰ کیلومتری)شهر ترابزون دریاچه ای زیبا به نام اوزون گل وجوددارد که اگه اونو نبینیم و برگردیم سرمون کلاه رفته. به همین خاطردوشنبه حدود ساعت۲ بود که به سمت شهر( اوف) حرکت کردیم.

داخل ترابزون تبلیغاتی رو مبنی بر تور یک روزه دریاچه به مبلغ ۶۰ لیر دیده بودم. ادرس دریاچه رو از تورها گرفتم. به شهر اوف که رسیدیم جاده به سمت اوزون گل جدا شد. با کمی دقت به تابلوهای قهوه ای تونستیم راهمون رو پیدا کنیم.   همین طور که پیش میرفتیم رودخانه ای بزرگ وپر اب روکنار خودمون میدیدیم که بر خلاف ما که بالا میرفتیم پائین میامد.

چند تا روستا رو که رد کردیم یه دفعه احساس کردیم هوا داره تاریک میشه .

اما ساعت هنوز۴ نشده بود. دور تا دورمون کوههای بلندو سبز با درختانی نه چندان بلند و وسط این کوهها دریاچهای زیبا دلربائی میکرد.

ماشینو یه گوشهای گذاشتیمو پیاده راه افتادیم دور دریاچه؟ هوا خنک شده بود!!!انقدر که دندانهای بچه ومامانش به هم میخورد! من و اقاجون کلی به اونا خندیدیم و فکر کردیم دارن شوخی میکنن ولی جلوتر که رفتیم اکثر عرب هایی که برای سیاحت اونجا اونجا اومده بودن یکی یه پتو دور خودشون پیچیده بودن.هرچی از زیبائی  هاش براتون بگم. کم گفتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چند ساعتی کنار دریاچه بودیم ولذتشو بردیم.اینجا  قیمت هتل  ۱۵۰ لیر برای دو نفر بود (با صبحانه) هوا داشت تاریک میشد که به سمت  اوف  حرکت کردیم . ۱۰کیلومتر که از اوزون گل دور شدیم. کنار رود خانه آلاچیقهایی رو دیدیم که بسیار زیبا در کنار رود جای گرفته بودن. و اطاقک گرد چوبی بالاتر از الاچیقها خود نمائی میکرد. با دیدن این منظره بلا فاصله اطراق کردیم.

چای اتیشی وشام رو روبراه کردیم و تا صبح کنار رود با صدای اب به خواب رفتیم (قابل توجه دوستانی که بارها وبارها پرسیدن میشه تو ترکیه چادر زد؟!)

صبح که بیدار شدیم به سمت ارزروم حرکت کردیم بعداز چند ساعت رانندگی در جادههای پر پیچ و خم و زیبا ازشهرهای:

rize-ispir-pazaryolu-

گذشتیم و به ارزروم رسیدیم. یه فروشگاه به اسم  دفکتو به چشممون خورد که به ازای هر دو خرید یک هدیه به انتخاب خودتان به قیمت میانگین دو خرید قبلی به شما میداد.

در مرکز شهر یک دکه راهنمای توریست دیدیم که توانستیم نقشه شهر را بگیریم .بعد از گشت وگذار داخل شهر ودیدن چند فروشگاه و موزه به سمت وان حرکت کردیم.

در مسیر از شهرهای

pasinler-horasan-patnos-

گذشتیم واخر شب به وان رسیدیم. ظاهرا وان شهر شلوغی بود .توی یک هتل معمولی موندیم. بیشتر شبیه مسافر خونه بود تا هتل ۳ نفرمون ۷۵ لیر. صبح خانوم رفت توی بازار وما اقایون رفتیم که بریم صبحانه معروف وان رو تجربه کنیم وجزیره اختامار رو ببینیم! هر کجا رفتیم صبحانه ای نبود که نبود؟؟؟ علتشو که جویا شدیم. گفتن :رمضانه.

ادرسو برای رفتن به جزیره داشتیم. پرسون پرسون قایقها رو پیدا کردیم. ولی تا اومد راه بیافته ۲ساعتی زمان برد. تو این مدت  صبحانه معروفشونو امتحان کردیم. نفری ۲۰ لیر. به نظر من تعریفی بود ولی جاذبه گردشگری؟ نه! قایقها به سمت جزیره راه افتادن وبعد از توقف ۱ساعته (برای بازدید از کلیسا وجزیره)برگشتیم. هزینه کشتی ۱۵ لیر و ورودی جزیره۵ لیره بود. به وان برگشتیم و به سمت مرز رازی راه افتادیم.

ولی اطلاع دادن که مرز تاساعت۵ به وقت ترکیه بازه.شبانه خودمونو به بازرگان رسوندیم وازمرز رد شدیم.تو مسیر برگشت رفتیم بانه. یه شبم گلپایگان موندیم.

کل هزینه سفر=۲۵۰۰۰۰۰۰ریال

مسافت طی شده=۷۰۰۰کیلومتر

قیمت بنزین=۴٫۷  _ ۵   لیره    

پانزده دلیل قانع کننده برای سفر به ترابزون

کانال تلگرام راهنمای سفر زمینی به ترکیه